این منابع ما هستند که موفقیت بلوک های دیگر در بوم را  ممکن می سازد. به این معنی که آنها شرکت را قادر می سازند تا ارزش پیشنهادی خود را ارائه دهد، با بخش بندی های مشتری تعریف شده ارتباط برقرار کرده و از طریق جریانهای درآمد و کانال های توزیع سود کسب کند.

اینها اصلی ترین دارایی هایی هستند که شرکت برای تحویل محصول نهایی به مشتری نیاز دارد و به طور کلی با دارایی های رقبای خود متفاوت است. بنابراین، در این بلوک مشخص می شود که به چه نوع مواد، تجهیزات و منابع انسانی نیاز دارید تا ارزش خود را زنده دارید.

انواع منابع کلیدی

منابع کلیدی ممکن است فیزیکی، مالی، فکری یا انسانی باشند و شرکت ممکن است خرید، اجاره یا خرید از شرکا را انتخاب کند:

منابع کلیدی فیزیکی: اینها ورودی ها و ساختارهای ملموسی است که شرکت برای ایجاد پیشنهاد ارزشمند خودبه آنها نیاز دارد.مانند ساختمانها، وسایل نقلیه، ماشین آلات، تجهیزات، مراکز فروش، شبکه های توزیع و غیره.

منابع کلیدی فکری: دارایی های نامشهود، که شامل علائم تجاری، ثبت اختراعات، حق چاپ، دانش اختصاصی، پایگاه های داده و غیره هستند. اینها منابعی هستند که برای توسعه به زمان و کار زیاد نیاز دارند. اما پس از تکمیل، ارزش قابل توجهی را برای سازمان ارائه می دهند. (فقط به قدرت برخی برندها در بازار فکر کنید).

منابع کلیدی مالی: منابع مالی مانند ضمانت ها، پول نقد، خطوط اعتباریو طرح سهام برای کارکنان را شامل می شود. برخی از شرکت ها بیشتر به این نوع منابع وابسته خواهند بود و بنابراین، این نوع از منابع کلیدی را می توان قوی ترین منابع در سازمان در نظر گرفت، بعنوان مثال در صنعت بانکداری و بیمه این نوع منابع از اهمیت بسیار ویژه ای برخوردار است.

منابع کلیدی و ارزش پیشنهادی

مشاغل دامنه دار: آنها ارزش پیشنهادی خود را، به بخش خاصی از مشتریان ارائه می دهند. به عنوان مثال، می توان به شرکت های ارائه دهنده فناوری اطلاعاتی اشاره کرد که خدمات خودرا فقط به شرکت های حقوقی ارائه می دهند.
از جمله منابع کلیدی مورد نیاز برای چنین مشاغلی می توان به اطلاعات کاملاً توسعه یافته در بخش مشتری هدف، مجموعه ای از فرایندها و در برخی موارد زیرساخت های تخصصی اشاره کرد.

مشاغل زیرساخت محور: مشاغلی که با استفاده از زیرساخت های خود به سود خود دست می یابند. مثال واضح برای این موضوع صنعت مخابرات است، که باید سرمایه گذاری اولیه سنگینی که در ایجاد زیرساخت های خود انجام داده است ،پس از آن سالها پاداش خود را دریافت می کند و تنها با هزینه های ناچیز می تواند زیرساخت ایجاد شده را به روز نگه دارد.
مثال دیگر در این بخش، مدل تجاری خرده فروشی است که برای حفظ سودآوری بلند مدت خود به زیرساخت های مستقر خود در سراسر یک شهر کشور و یا حتی دنیا، وابسته است.

بسیاری از کارآفرینان، هنگام ارزیابی منابع اصلی کسب و کار خود، نمی توانند استراتژیک فکر کنند. آنها در نهایت ویژگی های عمومی را ایجاد می کنند که در هر شرکتی در صنعت که در آن فعالیت می کنند معمول است و این امر به تنهایی نمی تواند تضمین کننده موفقیت یک کسب و کار باشد.

به همین علت، ضروری است که هر یک از منابع کلیدی موجود خود را ارزیابی کرده و بررسی گردد و تعیین نمایید که چه منابع کلیدی دیگری برای موفقیت کسب و کار شما ضروری است. به عنوان مثال، منابع انسانی با استعداد برای اکثر شرکت ها یک ضرورت است. اماسوال بسیار مهم اینجاست که آیا منابع انسانی بایدبعنوان بلوکی باشند که شما کل کسب وکار خود را بر اساس آن قرار می دهید یا منابع با اولویت بالاتری نیز وجود دارند؟

علاوه بر این، منابع کلیدی باید مستقیماً متناسب با تعداد و نوع فعالیتهای کلیدی باشد که کسب و کار شما با آن درگیر است. و کیفیت آنها بر سودآوری کسب وکار تأثیر می گذارد.

به عنوان مثال، اگر شرکت فروش خود را دو برابر کند و بیش از حد انتظار رشد کند، شما تنها در صورت آگاهی کامل از منابع کلیدی مورد نیاز برای افزایش مداوم تقاضا، توانایی و ظرفیت مواجهه با آن وضعیت را خواهید داشت. به این ترتیب، می توانید تشخیص دهید که منابع فعلی شما با سناریوی جدید مطابقت دارد یا نیاز به سرمایه گذاری جدیدی نیاز است.

اهمیت شناخت کافی از منابع کلیدی شمارا برای مواجهه به سناریوهای متفاوتی که در بازار اتفاق می افتد آماده می کند. تشخیص اینکه کدام منابع مستقیماً با ارزش پیشنهادی شما و مشتریان شما مرتبط هستند، می تواند نقش تعیین کننده ای در موفقیت کسب و کار شما ایفا نماید.