اولین کسی است که به برنامه ها عمل می کند و ایده هایی در قبال آن می دهد
رویکرد فعالانه دارد و تا حدودی کارهایی که از او خواسته نشده را انجام می دهد (کارهای حاوی فرصت)
فرصتهای کوچکی را ایجاد می کند و از آنها استفاده می کند
عملیاتی
داوطلبانه مسئولیت انجام کارها را می پذیرد (اکثراکارهای حاوی فرصت)
به طور کلی فرصت شناس است و سود نهفته در فرصت ها را می شناسد لذا پیشنهاداتی پراکنده ولی جدید مطرح می کند که احتمال دارد به نفع سازمان باشد
تاکتیکی
به طور فعال در جستجوی فرصتهایی است که ممکن است خدمات او را بهبود ببخشند .
در مکالمات و مذاکرات فرصت ها را جستجو می کند و تشخیص می دهد.
در موقعیت های نامشخص و پر ابهامی که دیگران در آن متوقف می شوند (مثلا در مواجهه با بن بست در یک جلسه)، موضع روشنی می گیرد، به طور فعال به دنبال راه حل می باشد و تلاش می کند تا از بن بست خارج شود
استراتژیکی
به منظور کسب موقعیت بهتر در سازمان خود ، فرصت های مستتر در روابط کاری را شناسایی می کند
در شبکه سازی و لابی با افراد مناسب فعال است ، مخاطبین مفید و مرتبط را می شناسد تا از طریق نزدیکی به آن ها به سازمان سود برساند.
به استفاده از فرصت های بلند مدت برای رشد سازمان اعتقاد دارد و پیشنهادات و برنامه هایی به این منظور تهیه می کند(مثلا برای نحوه همکاری با شرکای استراتژیک در دراز مدت)